باورهای درست و غلط درباره تصمیم برای ازدواج

 اقتصادی:

_ به اندازه کافی پول،خونه و ماشین داشته باشم.

_ از لحاظ شخصیت مالی مستقل باشم و احساس کفایتمندی کنم،چرا که این احساس کفایتمندی منه که در رابطه با همسرم،تصویر خوبی برای اون می سازه نه پول من.

سن و بلوغ

_ دیگه تا قبل از سی سالگی و خلاصه قبل از اینکه خانواده ازم نا امیدشن و یا قبل از اینکه زیبایی ام را از دست بدم.

_ بعد از اینکه نقاط ضعف و قوت خودم رو شناختم و از لحاظ شخصیتی به ثبات رسیدم،چرا که ازدواج در هر سنی و همراه با نا پختگی ها و بی ثباتی های روانی،هر رابطه ای رو به انحطاط می کشونه.

زمان آشنایی قبل از ازدواج

_ نباید زیاد کشش داد،مردم چی می گن؟!،تازه من احساسم بهش خوبه، این با بقیه فرق داره،چند باری با هم تو کافه حرف بزنیم کافیه.

_طبق آمار رسمی ثبت احوال،پنجاه درصد طلاق ها مربوط به ازدواج هایی بوده که آشنایی قبل از ازدواج آن ها کمتر شش ماه بوده است،پس حداقل شش ماه آشنایی در ابعاد و عمق هیجانی،فکری و خانوادگی گسترده لازم است.نکته ی مهم این است که صرفا زمان زیاد کارایی ندارد،بلکه این معاشرت در موقعیت های متنوع و با افراد مختلف در خانواده و دوستان طرف مقابل است که آشنایی ایجاد می کند.

تمایز یافتگی

_ من به خانواده ام وابسته نیستم،بلکه بهشون خیلی احترام میذارم برای همین نظراتشون رو خیلی در زندگیم دخیل می کنم،همسرم بی خود حساسه که چقدر گوشم به حرفای اوناس.

_ در صورت نه گفتن به خانواده ام در مورد تصمیم های زندگی مشترکم احساس گناه نمی کنم اما هم خانواده ام و هم همسرم جایگاه ویژه ای رو دارن و مرز های ارتباطی من با هر دو شون تعریف شده اس.

دلیل ازدواج

_ پدر و مادرم آرزو دارن…دلم بچه می خواد…،نمی تونم تنها بمونم…،دیگه دارم پیر می شم…،باید به نفر قبلی که ولم کرد و رفت ثابت کنم کیو از دست داده…،دیگه خواهر کوچیکم هم ازدواج کرد…،می خوام کامل شم…

_ من به تنهایی احساس ارزشمندی می کنم و زندگی خوبی دارم،اما با حضور یک دیگری،وجوه دیگه ای از زندگی رو تجربه می کنم و از سختی هاش هم آگاهم.

عشق و جذابیت جنسی

_ مگه قدیمیا با عشق ازدواج کردن؟!جذابیت و این حرفا هم برای زندگی نون و آب نمیشه،دختر باید نجیب باشه و پسر هم کاری،علاقه هم در طول زمان بوجود میاد.

_ اونی که نتونم تصور ارزشمند و زیبایی رو ازش توی ذهنم داشته باشم.پیوند عمیقی باهاش پیدا نخواهم کرد،و همیشه با یک فاصله ای با هم می مونیم،باید به طرف مقابلم کشش جنسی داشته باشم و ابعاد وجودیشو دوست داشته باشم و برام ارزشمند باشه.

نکته:انکار اهمیت کشش و میل جنسی در ازدواج،ناشی از احساس گناه به میل جنسی است.

تغییر دادن طرف مقابل یا انتخاب درست

_همسر خوب کسیه که حرف گوش کن و سر براه باشه،نمی شه همه اش بگه نظر من اینه که،یه کسیو انتخاب کن که تو مشتت باشه و هر طوری خواستی تغییرش بدی.

_من توانایی و امکان تغییر دیگران رو ندارم،من می تونم انتخابی مشابه با خواسته هام داشته باشم،و اگر دایم بخوام طرف مقابلمو تغییر بدم حتما باور ندارم با یه کسی غیر از خودم ازدواج کردم و یا اینکه حتما اون خیلی وابسته اس که می شه انقدر تغییرش داد و این اصلا جذاب نیست.من دوست دارم همسرم دارای تفکر و سلایق مستقلی باشه که منم تا حدودی دوستشون دارم و با هم در مورد خواسته هامون حرف می زنیم. تلاش برای تغییر دیگری،یعنی تو را آنطور که هستی دوست ندارم،و این یعنی اندک اندک از بین رفتن رابطه.

باور به برابری جنسیتی مرد و زن

باور به اینکه دیگری می تونه منو بفهمه

باور به اینکه دنیا جای امنی است

باور به اینکه ما به هم نیاز داریم

و به طور خلاصه داشتن سلامت روان پیش نیاز اصلی یک ازدواج سالم است.

گاه آدم ها برای یک سفر چند روزه بیشتر وسایل جمع می کنند و آماده می شوند با نظرات و سلایق متفاوت!.

بعضی افراد فکر می کنند که کسی که می خواهند با او ازدواج کنند باید خصوصیاتی داشته باشد،اما افراد عمیق تر به این می اندیشند که در چه صورت برای ازدواج آمادگی دارند؟ چرا که کسی که خودش را درست نشناسد،دیگری را بدرستی نخواهد شناخت،و انتخاب مناسبی نخواهد کرد.

دکتر پویان مقدم

روان درمانگر تحلیلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.