چرا در روابطمان دچار برداشت اشتباه می‌شویم؟!

چرا در روابطمان دچار برداشت اشتباه می‌شویم؟!

تصور کنید در یک منطقه بکر و جنگلی یک ویلای تفریحی اجاره کرده‌اید اما به دلیل ترافیک ساعت یازده شب به آنجا می‌رسید همراه شما در حال پارک کردن ماشین است و شما به تنهایی وارد ویلا می‌شوید برق قطع است و باید بروید و کنتور را پیدا کنید ناگهان صدای خش خشی می‌شنوید و می ترسید می‌دانید که ویلا در منطقه‌ای محلی نشین و در جنگل واقع شده‌است اولین حدستان برای صدای خش‌خش چیست؟!

برای زن یا مردی که سابقه ترس زیاد از مار داشته احتمالا حدس اولیه مار خواهد بود و برای کسی که در کودکی از خانه‌شان دزدی شده احتمالا به حضور یک غریبه شک خواهد کرد و برای دیگری که از گربه یا سوسک خیلی می‌ترسد احتمالا حدس اولیه همان خواهد بود ما به صورت تکاملی می‌ترسیم تا خودمان مراقبت کنیم و از هر چه که باور داشته‌باشیم بیشتر می‌تواند به ما آسیب بزند بیشتر می‌ترسیم در هنگام عبور از خیابان، بعد شنیدن صدای یک ماشین خودمان را سریعا به عقب می‌کشیم و لزوما منتظر نگاه کردن و ارزیابی خطر نمی‌مانیم گویی بخشی از مغز ما مستقل عمل می‌کند و منتظر ارزیابی و تحلیل نمی‌ماند گویی مغز ما آموخته به چیزهایی واکنش بیشتری نشان بدهد و گوش به زنگ چیزهایی باشد تا ما از خودمان مراقبت کنیم. برای هر کس، چیزهایی که از آنها بیشتر آسیب دیده، پس ذهن ما دائم در حال پیش بینی و حدس زدن است تا دنیای بیرون را بر اساس دنیای درون ارزیابی کند همین‌ باعث می شود ما در روابطمان دچار خطای ذهن‌خوانی شویم خطای ذهن‌خوانی یعنی وقتی طرف مقابل در حال صحبت یا انجام رفتاری است ما صحبت‌ها یا رفتار او را بر اساس پیش‌فرض‌های خودمان ارزیابی و فهم‌ می‌کنیم

به بیان دیگر هرچه ما در گذشته تجربیات ناامن کننده‌ی بیشتر داشته‌ایم، احتمال اینکه دچار ذهن‌خوانی و در نتیجه برداشت اشتباه بشویم بیشتر استو تا زمانی که آن ناامنی‌ها که به احتمالا زیاد، امروز بخش زیادی از آنها در سطح آگاهی‌ ما نیستند حل و فصل نشده باشند، احتمال اینکه در مراوداتمان
دچار بحث و جدل زیادی بشویم بیشتر خواهد بود.

دکتر پویان مقدم

روان درمانگر تحلیلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.