چرا مشکلاتروانشناختیمان را نمیبینیم؟!!
وقتی پای شما میشنکه یا معده یا دندونتون درد میگیره آیا میتونید دردش رو فراموش کنید؟!
چقدر می تونین قرص خواب بخورین تا یادش نیفتین؟! مدت زمان کوتاهی اما وقتی مثلا دچار اضطراب هستین چی؟؟؟!!!
وقتی دچار اضطراب میشیم یکی از راهکارهای اصلی بعضیها خوابیدنه بعضیها از وقتی یادشون میاد داشتن همین کار رو میکردن یا اینکه دایم کاراشونو چک می کردن که ناقص نباشه و در نتیجه دچار اضطراب نشن دقت کنین… از موقعی که یادشون میاد یا اینکه از موقعی که یادش میاد توی جمع حاضر نمیشده و یا تو جمع کمتر حرف می زده که ازش ایراد نگیرن و اضطراب پیدا نکنه و حالا سالهاس که فکر می کنه اصولا آدم کم حرف و آرومیه در صورتی که سالهاس داره با کناره گیری از روابط از اضطراب آزار دهندهاش فرار میکنه و سالهاس این شده حالت شخصیتیش.
ما گاهی وقتها که میگیم: “من اصولا فلان طور هستم” درحالی که ممکنه سالهاست داریم سبک زندگی مون رو طوری تنظیم میکنیم که با مسائل دردناکمون مواجه نشیم و این یعنی سالهاست با مشکلاتمون خو گرفتیم و اونها شدن جزئی از ما و ما حتی گاهی به داشتن اونها افتخار هم میکنیم تا دردشون رو کمتر کنیم مثلا اگر من وسواسی باشم نه تنها باور دارم که خیلی تمیز و منظم هستم، بلکه معتقدم دیگران شلخته و بیتوجهن…!
همین آمیختگی با مشکلات باعث میشه تا افراد باور نکن که مشکلی دارن و باید به رواندرمانگر مراجعه کنن و حتی در مسایل روانشناختی عمیق دیگران رو عامل مشکلات بدونن.مثلا:
فرد شکاک، معتقده دیگران و دنیا ناامن هستن
فرد وسواسی همه جا رو کثیف میدونه
فرد وابسته، دیگران رو ترک کننده میبینه
و فرد با عزت نفس پایین، دیگران رو تحقیر کننده.
ما به اندازه ای می تونیم مشکلات روانشناختیمونو ببینیم که می تونیم درد اون رو تحمل کنیم و ظرفیت تحمل اضطرابش رو داریم اگر نه اون رو در بیرون از خودمون جستجو میکنیم.
غیر از اینکه دوست دارید به سلامتی تون توجه کنین چقدر دردی که میکشید میتونه عامل به کلینیک رفتن شما بشه؟!
دکتر پویان مقدم
روان درمانگر تحلیلی
اینکه بفهمم با دردی که دارم ،این چند دهه زیستی تمام شونده رو با رنج فراوان به پایان خواهم رساند،اگر که درمان نشوم