《ما با تصویرهایمان از هم، وارد رابطه میشویم نه با آنچه که واقعا هستیم!!!》
هر یک از ما تصویری از معشوق در ذهنمان داریم تصویری که سالها قبل از آشنایی و از گذشته، از یک معشوق در ذهنمان نقش بسته و آن را مثل یک پروژکتور میاندازیم روی کسی که وارد زندگیمان می شود و او را همانگونه میبینیم همانقدر زیبا و دلربا و درعین حال گاهی همانقدر ترسناک و ناامن.
این ماجرا در این سوی رابطه هم برقرار است ماهم با تصویری از خودمان وارد رابطه میشویم که لزوما در واقعیت خیلی شبیه آن نیستیماین تصویر همان چیزی است که دوست داشتهایم باشیم، همان حسرت و آرزوی والدینمان همانی که با آن کمتر احساس حقارت میکنیم،همان که با آن بیشتر میتوانیم از خودمان مراقبت کنیم.
حال ببینید وقتی من با تصویری از خودم که خیلی هم واقعی نیست تویی را می پسندم که خودت نیستی بلکه تصویری هستی که من فکر می کنم هستی چقدر آنچه دارد بین ما شکل میگیرد از واقعیت به دور است؟!
بعد میپرسیم:
چرا بعد از مدتی رابطه مان خراب شد؟!
چرا او بعد از مدتی تغییر کرد؟!
چرا رابطهمان سرد شد؟!
تا زمانی که ما تصویر واقعی خودمان را نشناسیم و ترسها و ضعفهایمان را که بوسیلهی تصویری خیالی از خودمان آنها را میپوشانیم نبینیم نمی توانیم تصویری درست و واقعی از دیگران داشته باشیم و انتخابهایمان بر اساس چیزی خواهند بود که وجود ندارد بلکه فقط قرار است آن طور باشد.
دکتر پویان مقدم
روان درمانگر تحلیلی