ما مرگ را بارها زیستهایم
بارها قبل از فرو افتادن پردهی آخر، مرگ را زیستهایم
بارها چون کبوتری پریدهایم
و باز با لبخندی، به تنمان بازگشتهایم
با هر مِهر، روشن شدهایم
و با هر دوری، تاریک
ما تاب دوری را نداریم
آه دوری…
دوری…
اگر نه
ما بارها مرگ را زیستهایم.
متن: دکتر پویان مقدم
رواندرمانگر تحلیلی
عکس: @saurabh22siddharth