چقدر خودتان هستید؟!

چقدر خودتان هستید؟!

یه سوال بزرگ اینه که از کجا می‌تونیم بفهمیم:
اینی که هستیم، چقدرش خودمونیم و چقدرش تحت تاثیر دیگرانه؟!

مثل شکری که با آب محلول شده…از کجا می‌فهمیم که آب شیرین، اصیله یا آب بی‌طعم؟
خصوصا اگر از ابتدا آب شیرین شده خورده باشیم!!!

خود بودن
یعنی ما ارزش‌هایی رو در خودمون نهادینه کرده باشیم که تحت تاثیر نیاز ما به دیگران نباشه ،اما مگر ما در طول زندگی‌مون
بی‌نیاز به دیگری بزرگ شدیم؟!! لااقل به والدینمون…

پس آیا کسی می‌تونه کاملا خودش باشه؟!

پاسخ مثالی:
وقتی فقط با یک طناب از صخره‌ای آویزان شده باشیم چاره‌ای جز تایید حرفهای کسی که طناب به دست اوست را داریم؟!!!

پاسخ دقیق:
وقتی در طول رشد و زندگی‌مان درونمان احساس ارزشمندی نکرده باشیم وقتی دائم احساس ارزشمندی‌مان را دیگران تایید کرده باشند ارزش‌هایمان را هم دیگران تعیین خواهد کرد.زمانی والدینمان، حالا جایگزینان آنها، یعنی جامعه! همونطور که تشخیص شکرِ محلول شده با آب کار بسیار دشواری است
تشخیص ارزشهای درونی شده‌ی والدینی که فرزندشان را مشروط به انجام کارهایی تایید می‌کرده‌اند برای آن فرزند بسیار دشوار است.

و همه ما والدینی داشته‌ایم که در جاهایی ما را مشروط، تایید کرده‌اند اگر نتوانسته باشیم از آنها کنده شده باشیم .اگر نتوانسته باشیم با ترس نداشتن آنها مواجه شده باشیم همیشه بخشی از ما شکل آنها خواهد بود شاید همان بخشی که از آن خیلی هم بدمان می‌آید.

گاهی ما کارهایی می‌کنیم و یا عقایدی داریم که فکر می‌کنیم دوستشان داریم و یا فکر می‌کنیم ما انتخابشان کرده‌ایم .کارها یا عقایدی که مثل شکر در آب
از ابتدا با ما بوده‌اند اما وقتی در موقعیت‌هایی از آنها دوری می‌کنیم آشفته و مضطرب می‌شویم و تلاش می‌کنیم شواهدی بر درست بودن آن کار یا عقیده بیابیم.

اگر به دنبال پیدا کردن مفهوم تعصب هستید همین‌جاست بی‌خود نیست که گاهی انسانها تا سالها تغییر نمی‌کنند چرا‌ که گاهی اصلا خودی وجود ندارد
که بخواهد تغییر کند و هرچه هست دیگران است!!

دکتر پویا مقدم

روان درمانگر تحلیلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.